هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

هانا کوچولوی ما - بهانه زندگی

لحظه دیدار نزدیک است...

الان که دارم می نویسم به تو فکر می کنم. تویی که تا به امروز در من مانده ای، با من پیوند خورده ای و دیگر به آمدنت چند روزی بیش باقی نیست. شمارش معکوس شروع شده و حس من حس غریبی است. انگار با گذشت هر روز و هر ساعت و هر لحظه بیشتر پی به بودنت می برم. دیگر برای من جنینی کوچک نیستی. در وجودم کودکی می بینم که تنها 13 روز تا آمدنش وقت باقی است. دردانه من از خداوند می خواهم به من توان دهد تا برایت مادری باشم که معنای واقعی کلمه مادر را به ترجمان می کشد. کاش بتوانم در لحظه های شادی شریکت و در لحظه های غم پناهت باشم. کاش بتوانم واژه مادر را آنچنان که مادر خودم برایم به تصویر کشید، برایت نقاشی کنم. دخترم بیا و با آمدنت روزهای پاییزی ما را درخشان کن....
5 آبان 1390